جون به لب اومده دیگه هردم که چیزی نمیگه یعنی به غیر از مجتبی شاهدی نداشت کوچه ها دیوار تو بگو دیوار تو بگو بگو دلیل بغض بی صدا چیه علت خودخوری مجتبی چیه قضیهی سیلی بی هوا چیه دیوار تو بگو بهار که بی موقع بشه خزون چیه رو خاک نشستن زن جوون چیه رو خشت خاکیِ تو ردّ خون چیه جون به لب اومده دیگه حسن که چیزی نمیگه چرا کسی از ماجرا نمیگه یک جمله با ما کوچه، تو بگو دلیل بن بست شدن این راه چیه؟ ابر سیاه زیر چشای ماه چیه؟ جای لگد رو چادر سیاه چیه؟ کوچه، تو بگو دلیل اینکه چشما میشه تار چیه؟ راه رفتن ساده بشه دشوار چیه؟