عجبا دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیا‌طلبا

عجبا دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیا‌طلبا

[ حسن عطایی ]
عجبا 
دارن آتیش می‌زنن بهشتو دنیا‌طلبا
عجبا
جای اوباشه مگه تو خونه‌ی آل عبا؟
عجبا
تو رو قنفذ می‌زنه، مغیره می‌گه: مرحبا

زهرا زهرا زهرا
رَد شدن از رو تنت، جلو چشم حسنت 
یقه‌ی کیو بگیرم؟ دسته جمعی زدنت 

زهرا زهرا زهرا
اینو کم داشتی فقط، میخ چی می‌گه این وسط؟ 
تو رو با چی زدنت، این‌جوری خون میره ازت؟

عزیزم، عزیزم
تو زمین می‌خوری و من تو خودم می‌ریزم
عزیزم، عزیزم
من همش تو فکر خونِ روی میخِ تیزم

عجبا 
دختر پیمبرو زدن بی‌اصل و نسبا 
عجبا 
دیگه از زینبتم رو می‌گیری تو این شبا
عجبا 
چرا پاک نمی‌شه جای خونِت از روی عبا؟

زهرا زهرا زهرا 
تو رو بی‌هوا می‌زد، بی‌حیا با پا می‌زد
رو‌به‌روم حوری‌امو داشت یه غلام‌سیاه می‌زد

زهرا زهرا زهرا 
اینه رسمِ در زدن؟ به علی ضرر زدن
تو رو چهل نفر نه انگار چهل هزار نفر زدن

کبودِ کبودی
الهی خاکی نشه حتّی زنِ یهودی
کبودِ کبودی
کاش به جای علی پشت در نرفته بودی

یارالی، یارالی...

نظرات