حسن عطایی

پیر می‌کنه داغ تو جوونو

3077
40
پیر می‌کنه داغ تو جوونو
چشم زد یه نفر زندگیمونو

دوشنبه بعد از ظهر
کُشت حسنو خاک روی چادر

دوشنبه بعد از ظهر
اومدی خونه خاکی و دلخور

هر شب تو خواب میگه که ای مادر کبودم
نشناخته بودت اگه همراه تو نبودم
تو کوچه خوردی کتک منم ایستاده بودم

موی حسنت شونه نمی‌شه
این خونه دیگه خونه نمی‌شه

همش میوفته که
کی تورو زد به من نگفته که

بازم حسین جانو
با حسن اشتباه گرفتی که

دیدم دیشب که می‌خوای نماز شب بخونی
می‌پیچه درد تو تنت تو سجده‌هات می‌مونی
موندی چیکار بکنی با جا نمازِ خونی

بی‌طاقتمون می‌کنه امشب
پیراهنی که دادی به زینب

با گریه بیداری
هوای گریه‌ی منو داری

با گریه بیداری
حسینتو تشنه نمی‌ذاری

عاشورا ساعت سه تو می‌رسی به گودال
عاشورا ساعت سه می‌شه تنش لگدمال
عاشورا ساعت سه تو دیگه رفتی از حال

عاشورا ساعت سه میفته از رو مرکب
عاشورا ساعت سه تنش رو کن مرتب
عاشورا ساعت سه برس به داد زینب

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش