پاره جگر

پاره جگر

[ ابوذر بیوکافی ]
(پاره جگر)۴
(پاره جگر، پاره جگر، پاره جگر امام حسن)۴

یادم نمی‌رود که همه عزّتم تویی
من پای سفره‌ی تو شدم محترم

(حسین، حسین، حسین)۲

لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان‌تر از پدر و مادرم 

(حسین، حسین، حسین)۲

گذرم تا به در خانه‌ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه‌ات آباد

(حسین، حسین، حسین)۲

صید دام تو شدم عزّت و جاهم دادند
جان فدای کرمت حضرت صیّاد

(حسین، حسین، حسین)۲

نظرات