مونده مبهوتِ یه پیکر، با درد بی کرونش واسه بابا خیلی خیلی، سخته مرگ جوونش افتاده رو جسم اکبر، زندگیش بی دوومه همه با همدیگه گفتن، کارش دیگه تمومه تصورش حتی، سخته به واللهِ دیده پر از اشک و، روی لبش آهه کاش بیاره طاقت، عمه توی راهه (از این زندگی، دیگه سیرش کرده داغ اکبرت، چقدر پیرش کرده)۲ مظلوم ای حسین، حسین جانم جانم... یه حرم از این مصیبت، گریون و سینه چاکه نمیخندن به کسی که، نعش بچش رو خاکه شده ارباب دو عالم، تنهاتر از همیشه چرا از رو خاک صحرا، آقامون پا نمیشه پیش تن اکبر، میزد حسین فریاد صد دفعه شد زنده، صد مرتبه جون داد تا پسرو کشتن، پدر خودش افتاد (این غم تا ابد، زمینگیرش کرده داغ اکبرش، چقدر پیرش کرده)۲ مظلوم ای حسین، حسین جانم جانم... کاش نبینه هیچ بابایی، مرگ بچش رو هیچوقت چی گذشت به شاه عالم، توی اون لحظهی سخت شده بدجوری عزادار، ساعات آخرش رو هر طرف رو که میبینه، میبینه اکبرش رو عصای پیریشو، شکستن از کینه قاتل جون او، این غم سنگینه کشتن علی رو با، عقدهی دیرینه (دردِ بی کسی، که زنجیرش کرده داغ اکبرش، چقدر پیرش کرده)۲ مظلوم ای حسین، حسین جانم جانم...
یا حسین