از اول هرکجا که حرفی از مادرترین بوده
92
4
- ذاکر: محمدحسین پویانفر
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت ام البنین (س)
- مناسبت: وفات حضرت ام البنین(س)
- سال: 1402
ای جان جهان جهان جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان ادرکنی
از اوّل هر کجا که حرفی از مادرترین بوده
همیشه بعد اسم فاطمه، امّالبنین بوده
کنیزی کرد زینب را؛ مقامش رفت بالاتر
اگر امّالبنین، امّالبنین شد؛ اینچنین بوده
خودش را روز اوّل، پای زینب روی خاک انداخت
کسیکه پیش اقوام خودش، بالانشین بوده
ادب را شیر کرد و نوشجان بچّههایش کرد
که بیشک همسر شیرخدا، شیرآفرین بوده
برای بچّههای فاطمه، مادرشدن کم نیست
فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده
اگر او را بخواهم در عناوینی بگنجانم
علی تاج ولایت بود و این بانو، نگین بوده
اگر نانی به سائل داده، گفته یادتان باشد
که نان سفرهاش، نان امیرالمؤمنین بوده
هزار عبّاس اگر میداشت، تقدیم علی میکرد
نخوان امّالبنین او را که امّالعارفین بوده
از اینکه عالمی حاجت گرفت از دست پرمهرش
یقین دارم، خودش دست خدا در آستین بوده
شبیه کربلاییها بخواه اوّل از او حاجت
چرا که پیش از عبّاسش به فکر زائرین بوده
امام دین در عاشورا به عبّاسش پناه آورد
از این منظر ببینی، زیر دینش رکن دین بوده
علمدارش زمین افتاد اگرچه روز عاشورا
علمدار بساط روضه، بعد از اربعین بوده
به داغ شیرخواره، گریه کرده؛ نه به شیرانش
فداکاری ببین؛ انگار امِّ بیبنین بوده
به سینه میزد و میگفت: ای تنهای بیمادر
تمام فکر و ذکرش لحظهی هَل مِن معین بوده
نبایستی برایش از حسین اینگونه میگفتند
که ساعاتی به زیر زانوی شمر لعین بوده
نمیزد اینقدر لطمه اگر با او نمیگفتند
که یک نیزه به پایش خورد وقتی روی زین بوده
سوالی کرد که با سر چهها کردند بعد از ذبح
بشیر آهسته گفت ام البنین در خورچین بوده
خجالت میکشید از فاطمیات بنی هاشم
که در کوفه حجاب دخترانش آستین بوده
همان بهتر نبود آنجا ببیند دخترانش را
میان مجلسی که حرمله بالا نشین بوده
کسی نشنید از او که بگوید وای عباسم
ولی سردردهایش از عمود آهنین بوده
ام البنین قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
چه جوری کشتن تو رو کوفیا
جمع نمیشه تنت تو بوریا
به حال و روز منو تو ببین که گریه میکنن دهاتیا
آرومت نذاشتن تو مقل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر نیزه پشت نیزه
حسین آه
لطفی که تو کردهای به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
قیوم زمین و آسمان ادرکنی
از اوّل هر کجا که حرفی از مادرترین بوده
همیشه بعد اسم فاطمه، امّالبنین بوده
کنیزی کرد زینب را؛ مقامش رفت بالاتر
اگر امّالبنین، امّالبنین شد؛ اینچنین بوده
خودش را روز اوّل، پای زینب روی خاک انداخت
کسیکه پیش اقوام خودش، بالانشین بوده
ادب را شیر کرد و نوشجان بچّههایش کرد
که بیشک همسر شیرخدا، شیرآفرین بوده
برای بچّههای فاطمه، مادرشدن کم نیست
فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده
اگر او را بخواهم در عناوینی بگنجانم
علی تاج ولایت بود و این بانو، نگین بوده
اگر نانی به سائل داده، گفته یادتان باشد
که نان سفرهاش، نان امیرالمؤمنین بوده
هزار عبّاس اگر میداشت، تقدیم علی میکرد
نخوان امّالبنین او را که امّالعارفین بوده
از اینکه عالمی حاجت گرفت از دست پرمهرش
یقین دارم، خودش دست خدا در آستین بوده
شبیه کربلاییها بخواه اوّل از او حاجت
چرا که پیش از عبّاسش به فکر زائرین بوده
امام دین در عاشورا به عبّاسش پناه آورد
از این منظر ببینی، زیر دینش رکن دین بوده
علمدارش زمین افتاد اگرچه روز عاشورا
علمدار بساط روضه، بعد از اربعین بوده
به داغ شیرخواره، گریه کرده؛ نه به شیرانش
فداکاری ببین؛ انگار امِّ بیبنین بوده
به سینه میزد و میگفت: ای تنهای بیمادر
تمام فکر و ذکرش لحظهی هَل مِن معین بوده
نبایستی برایش از حسین اینگونه میگفتند
که ساعاتی به زیر زانوی شمر لعین بوده
نمیزد اینقدر لطمه اگر با او نمیگفتند
که یک نیزه به پایش خورد وقتی روی زین بوده
سوالی کرد که با سر چهها کردند بعد از ذبح
بشیر آهسته گفت ام البنین در خورچین بوده
خجالت میکشید از فاطمیات بنی هاشم
که در کوفه حجاب دخترانش آستین بوده
همان بهتر نبود آنجا ببیند دخترانش را
میان مجلسی که حرمله بالا نشین بوده
کسی نشنید از او که بگوید وای عباسم
ولی سردردهایش از عمود آهنین بوده
ام البنین قرار شد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
چه جوری کشتن تو رو کوفیا
جمع نمیشه تنت تو بوریا
به حال و روز منو تو ببین که گریه میکنن دهاتیا
آرومت نذاشتن تو مقل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر نیزه پشت نیزه
حسین آه
لطفی که تو کردهای به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
نظرات
نظری وجود ندارد !