کربلایی نریمان پناهی

خدایی نامرده

3050
56
خدایی نامرده
اونی که با نیزه اقا گلوتو سَد کرده
یا اونی که پیش زینب جسم تو رو لگد کرده
خدایی نامرده

یکی عَصا می‌زد
یکی دیگه به صورت و کف پات می‌زد

یه عده با عصا یه عده بی‌حیا
یه عده نیزه‌دار دارن می‌رن تو قتلگاه

پاشو برادرم غریب مادرم
نخواه که از تو قتلگاه بدون تو برم

من اومدم شاید که شمر ازم حیا کنه
من اومدم شاید تن تو رو رها کنه

با خنجرش داره میاد سراغ حنجرت
چیکار کنم اگه سر تو رو جدا کنه

تو رو که می‌زنن، خودم رو می‌زنم
تو قتلگاه من از تو دل نمی‌کَنَم

غریب مادرم، غریب مادرم....

اسیر کشتنت، دورت کردن اسیر کشتنت
زخمیت کردن چه دیر کشتنت
اصلا روز غدیر کشتنت

غریب کشتنت یارالی
ده اسب نانجیب کشتنت
آقا خیلی عجیب کشتنت
غریب کشتنت....

تو رو کشتن برا یه مشتی گندم
تو رو کشتن جلو چشای مردم
تو رو کشتن برای بار چندم

به صبر کشتنت با تیر و سم و زهر
با سختی و به زجر کشتنت
لب تشنه پیش قهر کشتنت
زدن کشتنت پیش چشمای من کشتنت
چند لشکر یک بدن کشتنت
با شمر بد دهن کشتنت
غریب کشتنت

تو رو کشتن برای دِرهَم و زَر
تو رو کشتن برای بَدر و خِیبر

نیزه می‌رفت و برمی‌گشت چشماش باز و بسته می‌شد
هر کس تو مقتل اومد اونقدر می‌زد خسته می‌شد

زود راحتش کنید
رو تنش پا نذارید کم‌تر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه می‌دونید کیِه می‌خواید هَتکِ حرمتش کنید
آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعدا غارتش کنید

وای حسین وای حسین...

دیدی غریبم گفتی اُخَیَّ
گفتم کجایی گفتی اِلَیَّ

از تو نمونده ردّ و نشونی
می‌شه برا من قرآن بخونی

کار از کار گذشت و رو سینت نشست و
دیدم مثل مادر، پهلوها شکست و
دیدم مثل مادر‌، سینه‌ها شکست و

واویلا حسینم...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش