تو خودت میدونی طاقت ندارم آخه من تو رو به کی بسپارمت باورم نمیشه آخرین شبه فردا این موقع دیگه ندارمت آخه من چجوری طاقت بیارم چقدر زود داره میگذره حسین سال و روز و ماهمون تموم شده دیگه ساعتای آخره حسین آخه پنجاه ساله پا به پات بودم آخه پنجاه ساله بی قرارتم آخه پنجاه ساله مادرت شدم آخه پنجاه ساله من کنارتم فردا این موقع اگه خوردی زمین بگو دلواپسیمو چیکار کنم همتون میخواید برید من میمونم غصه بی کسیمو چیکار کنم فردا این موقع سرت شلوغ میشه فردا این موقع سرت رو میبُرن فردا این موقع یواش یواش دیگه به اسیری خواهرت رو میبرن آه الوداع، آه الوداع، آه الوداع... شب آخرته انگار، رفتنت رو نکن انکار غم و از دل من بردار، آخه خواهرتم من کنارتم هرجوره، قتلگاه به خرم دوره میکشه منو دلشوره، مثه مادرتم دخترات میزنن به بیابون، فردا این موقعها آخ چه سخته نباشی باهامون، فردا این موقعها روی نیزه میرن خوشیهامون، فردا این موقعها حسین، الوداع برادر... داغ تو نکشون پیشم عاشقونه بمون پیشم اشهدتو نخون پیشم میمیرم عزیزم نرو ای کس و کار من همه دار و ندار من تو نباشی کنار من من به هم میریزم کهنه پیروهنت نشه غارت، کریم ابن کریم کی نمازتو میخونه وقتی، ما از اینجا بریم بزم میخوارهها یه بهونه است، ما به هم برسیم حسین، یارالی آقا... یادمه هنوز اون آشوب سینهای رو که شد پاکوب پیرمرداشونم با چوب تو رو میزدنت جمع شدی تو یه زیرانداز کشتنت با هزار سرباز کشته بودنت اما باز تو رو میزدنت میسوزم واسه کهنه لباسی که نمونده برات میسپارم کار دفن تنت رو به زنای دهات مونده روی زمین، پیکر تو رها السلام علی من دفن اهل قری خواهرش اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون براش گرفتن عزا صلوا علیک ملیک السماء ای کشتهی حسادت دنیا صلوا علیک ملیک السماء ای کشتهی مقطع الاعضا آه اباعبدالله مظلوم بودی و از آب فرات، محروم بودی و قلبت میتپید، زنده بودی و انگشت و برید صلوا علیک ملیک السما ای کشتهی حسادت دنیا