به یمن اشک پر و بال من کجاها رفت
3648
8
- ذاکر: محمدرضا بذری
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: شب نهم محرم
- سال: 1403
به یمن اشک، پر و بال من کجاها رفت
شبیه رود، به آغوش دریا رفت
دم حسینیه، لالی بلند گفت حسین
شنید معجزهات را، دل مسیحا رفت
کنار منبر تو، لات کوچه گرد نشست
زمان رفتن از روضه، کوه تقوی رفت
می بهشتی من، چای بعد هیئت توست
خوش آن لبی که پی این می طهورا رفت
حیاط خانهی ما صحنی از حرم شده است
همان که سر در ان، پرچم تو بالا رفت
برای نذر عزای تو خرج میکرده
چه سودها که به دخل دکان بابا رفت
هنوز رفتن مادربزرگ یادم هست
سلام داد به سمت حرم، ز دنیا رفت
عنان نوکر تو دست شخص سلطان است
غلام تو به رضاجان سپرد خود را رفت
خبر رسید علمدار در کمین افتاد
خبر رسید به خیمه، توان زنها رفت
برای شرح تنش گفتهاند این را که
چقدر نیزه به تشیع جسم سقا رفت
رشید علقمه را نیزه قد اصغر کرد
ببین چه بر سر آن پهلوان رعنا رفت
بگیر علمتو پهلوون، نزار که بخنده دشمن
که رفتن خیمه با تو، جواب رقیه با من
سقای دشت کربلا بمون
زینب ببینه روی پا بمون
فقط به جون بچهها بمون
من بمیرم که زمین خوردی با صورت
ای خوش غیرت
دیر رسیدم و شده تن تو غارت
ای خوش غیرت
دوخته شد به سینهی تو مشک پارت
ای خوش غیرت
صدا زدی منو یا اخاه
خدا میدونه دلم ریخت
چجور به سرت خورد عمود
که صورتتم به هم ریخت
خدانگهدار، ای آب آورم
من دیگه باید از اینجا برم
دلشوره دارم واسهی حرم
کاش میشد بیای بریم که خیمه تنهاست
جانم عباس
به رقیه چی بگم وقتی عمو خواست
جانم عباس
میشنویم دور و بر حرم چه غوغاست
جانم عباس
رفته بال و پرت
جای سالم نیست تو پیکرت
سه شعبه چی آورده به سرت
خون میباره از چشم ترت
خیلی درهم شدی
معما شدی مبهم شدی
شکسته شدی تا خوردی جمع شدی
مثل علی اکبر کم شدی
کشتی منو چرا، وا نمیشه لبت
جوابمو بده داداش قربون اون صدات
ستون خیمهها، خورد و خمیر شدی
یکی با طعنه گفت حسین
چه زود پیر شدی
ای امید حرم
دیدی چه خاکی شد بر سرم
چشم انتظاره دخترم
هر طوری شد تو رو میبرم
ماه ام البنین
خواهشاً روم و نزن زمین
التماس حسین و ببین
خیمهها در خطره همین
یه یا علی بگو، پاشو بریم داداش
نزدیک خیمهها شدن، ارازل و اوباش
ریخته روی سرم، هر چی مصیبته
خولی طناب تو دستشه، وقت اسارته
بعد تو بد میشه
نالهای نالهی ممنچتد میشه
اطرافم پر نامرد میشه
مرکب از روی تنم رد میشه
منم و دلهره
هر کی اومده دستش پره
شمر از دست تیغش دلخوره
هر چی میکشه نمیبره
نگاه آخرم، به سمته خیمهها
شور میزنه دلم برای بچهها
شبیه رود، به آغوش دریا رفت
دم حسینیه، لالی بلند گفت حسین
شنید معجزهات را، دل مسیحا رفت
کنار منبر تو، لات کوچه گرد نشست
زمان رفتن از روضه، کوه تقوی رفت
می بهشتی من، چای بعد هیئت توست
خوش آن لبی که پی این می طهورا رفت
حیاط خانهی ما صحنی از حرم شده است
همان که سر در ان، پرچم تو بالا رفت
برای نذر عزای تو خرج میکرده
چه سودها که به دخل دکان بابا رفت
هنوز رفتن مادربزرگ یادم هست
سلام داد به سمت حرم، ز دنیا رفت
عنان نوکر تو دست شخص سلطان است
غلام تو به رضاجان سپرد خود را رفت
خبر رسید علمدار در کمین افتاد
خبر رسید به خیمه، توان زنها رفت
برای شرح تنش گفتهاند این را که
چقدر نیزه به تشیع جسم سقا رفت
رشید علقمه را نیزه قد اصغر کرد
ببین چه بر سر آن پهلوان رعنا رفت
بگیر علمتو پهلوون، نزار که بخنده دشمن
که رفتن خیمه با تو، جواب رقیه با من
سقای دشت کربلا بمون
زینب ببینه روی پا بمون
فقط به جون بچهها بمون
من بمیرم که زمین خوردی با صورت
ای خوش غیرت
دیر رسیدم و شده تن تو غارت
ای خوش غیرت
دوخته شد به سینهی تو مشک پارت
ای خوش غیرت
صدا زدی منو یا اخاه
خدا میدونه دلم ریخت
چجور به سرت خورد عمود
که صورتتم به هم ریخت
خدانگهدار، ای آب آورم
من دیگه باید از اینجا برم
دلشوره دارم واسهی حرم
کاش میشد بیای بریم که خیمه تنهاست
جانم عباس
به رقیه چی بگم وقتی عمو خواست
جانم عباس
میشنویم دور و بر حرم چه غوغاست
جانم عباس
رفته بال و پرت
جای سالم نیست تو پیکرت
سه شعبه چی آورده به سرت
خون میباره از چشم ترت
خیلی درهم شدی
معما شدی مبهم شدی
شکسته شدی تا خوردی جمع شدی
مثل علی اکبر کم شدی
کشتی منو چرا، وا نمیشه لبت
جوابمو بده داداش قربون اون صدات
ستون خیمهها، خورد و خمیر شدی
یکی با طعنه گفت حسین
چه زود پیر شدی
ای امید حرم
دیدی چه خاکی شد بر سرم
چشم انتظاره دخترم
هر طوری شد تو رو میبرم
ماه ام البنین
خواهشاً روم و نزن زمین
التماس حسین و ببین
خیمهها در خطره همین
یه یا علی بگو، پاشو بریم داداش
نزدیک خیمهها شدن، ارازل و اوباش
ریخته روی سرم، هر چی مصیبته
خولی طناب تو دستشه، وقت اسارته
بعد تو بد میشه
نالهای نالهی ممنچتد میشه
اطرافم پر نامرد میشه
مرکب از روی تنم رد میشه
منم و دلهره
هر کی اومده دستش پره
شمر از دست تیغش دلخوره
هر چی میکشه نمیبره
نگاه آخرم، به سمته خیمهها
شور میزنه دلم برای بچهها
نظرات
نظری وجود ندارد !