حاج اسلام میرزایی

بهم ریخته صحرا بهم ریخته زینب

2316
7
به هم ریخته صحرا، به هم ریخته زینب
به هم ریخته زهرا، به هم ریخته موهات
به هم ریخته مقتل، به هم ریخته اوضاعت

غروبه حسین
بلندشو بگو حال و روز تو خوبه حسین
بگو شمر دیگه پا رو سینت نکوبه حسین
اذونه حسین

اذونه حسین
چرا پیکرت زخمی و نیمه جونه حسین
چه جور زینبت بی‌تو زنده بمونه حسین اذونه حسین

(وای حسین) ٢

پناهی نداری، یکی نیست بگه تو گناهی نداری
سپاهی نداری، نزن دست و پا دیگه راهی نداری

نگام می‌کنی
داری با رگای بریده صدام می‌کنی
دم آخری توی گودال دعام می‌کنی
نگام میکنی

نگات می‌کنم
دارم با صدای گرفته‌ام صدات می‌کنم
یه فکری برا زخم روی لبات می‌کنم
نگات می‌کنم

(وای حسین) ۲

دلم بی‌قراره، یکی شمر و از قتلگاه در بیاره
یه نامرد دوباره، می‌خواد از تنت ردشه اما سواره

سرت جنگه و
دیدم دامن پیرمردا پر از سنگه و
توی قتلگاه جا برا مادرم تنگه و
سرت جنگه و

غرورم شکست
تو گودال دل غصه‌دار و صبورم شکست
سرم وقتی خواستن کنن از تو دورم شکست

(وای حسین) ٢
* * * *
حسین جان
سرت رو توی قتلگاه نانجیبا بریدن
تنت رو یه لشکر با صد نیزه از هم دریدن
واویلا، واویلا

حسین جان
دیدم حتی اون کهنه پیراهنت رفت غارت
زدی دست و پا در عوض حرمله کرد اهانت

صدا می‌زدم مادرم رو یا زهرا
بریدن سرِ دلبرم رو یا زهرا
گرفت بوی خون دشت و صحرا نامردا
زدن حلقه دور و برم رو یا زهرا ...

حسین جان
دیدم حتی اون کهنه پیراهنت رفت به غارت
زدی دست و پا در عوض حرمله کرد اهانت
واویلا، واویلا

حسین جان
با مرکب رسیدن تو گودال تنت زیر و رو شد
دیدم نعل تازه زدن پیکرت پشت و رو شد
واویلا، واویلا

حسین جان
روی خاک صحرا دیگه چیزی از تو نمونده
غریبیِ تو جونمو روی لب‌هام رسونده
واویلا، واویلا

غریب کشتنت توی گودال مظلومم
شدی زیر پاها لگدمال مظلومم
سرت رو زدن روی نیزه بی‌رحما
چی اومد سرت بین جنجال مظلومم

حسین جان
یه عده حرومی به سمت حرم‌ها دویدن
رسیدن تموم حرم‌ها رو آتیش کشیدن
واویلا، واویلا

حسین جان
خبر داری که بین اون شعله‌ها معجرم سوخت
خبر داری که توی اون ازدحام چادرم سوخت
واویلا، واویلا

شدم بعد تو بین صحرا آواره
دیدم دخترات و شدن بی‌گوشواره
سرم رو شکستن با سنگا تو کوفه
تو رفتی و شدن اهل‌بیت‌ات بی‌چاره

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش