نکنه چشاتو دیگه روی من بستی نکنه خودم رو از چشم تو انداختم منِ سرگردون، منِ آزرده منِ دلشکستهی دلمرده به تو محتاجم تو که آقایی تو که دست میگیری از هرکی زمین خورده همه دارایی من این گریهست من امیدم به تو و اشکامه همهجا منو به تو میشناسن به همه گفتم حسین آقامه (حسین آقام آقام حسین) تو به من نزدیکی اما من ازت دورم پر از اضطراب و دلتنگی و دلشورهم تو بهشتی و منم میوهی ممنوعه بین نوکرات مثل وصلهی ناجورم اگه آلودم، اگه بیچارم اگه قد نفسام توبه بدهکارم پیش این معصوم میزنم فریاد به امام رضا قسم هنوز دوستت دارم به هوای کربلا محتاجم منو محروم نکن از آغوشت دل سرگردونو با دست خودت گره کن به گوشهی شش گوشِت همه دارایی من این گریهست من امیدم به تو و اشکامه همهجا منو به تو میشناسن به همه گفتم حسین آقامه (حسین آقام آقام حسین) حالا که اومدی پیش من بابا مهمونی زیر لب اِنّا اِلَیهِ راجعون میخونی چی شده باز دل تو هوای مادر کرده اینجوری کاسهی چشمات شده بازم خونی الهی فدات بشم، فدا غصههات بشم که یه عمره میسوزی با خاطرات دلبرت سخته بابا میدونم، خونتو آتیش زدن لابهلای در شکست استخونای همسرت منم اون صحنهها رو میدیدم مادرم میون آتیش میسوخت زیر دست و پا لگد میخورد و صورت و چادر خاکیش میسوخت (وا اماه، وا اماه)