دیگه از گریه‌هام معلومه حالم بده

دیگه از گریه‌هام معلومه حالم بده

[ حاج اسلام میرزایی ]
دیگه از گریه‌هام معلومه حالم بده
کسی می‌بینتم میگه عاشق شده

توی تنهاییام، با تو حرفامو زدم
هیچ‌کس مثلِ تو نبود، رفتم دورامو زدم

آشفته‌م کربلا
گفتن خونت؟ گفتم کربلا
دست و پامو که گم می‌کنم
رو خاکت می‌افتم کربلا

پَژمردَه‌م کربلا
خیلی غُصّه خوردم کربلا
هرکی حرفاشو یه جایی زد
من حرفامو بُردم کربلا

جان، بغلم کرده آقام اَلآن
رسیدم من به رویاهام اَلان
منِ عاشق چی می‌خوام اَلان؟

****

داره دنیای من، می‌گیره از من تو رو
کی اَلان جای من، می‌بوسه شش‌گوشه رو؟

بَدیامو چقدر می‌بخشی خاک می‌کنی
داری با دستِ خودت اشکامو پاک می‌کنی

گِریونم کربلا
من بی تو مَحزونم کربلا
اینجا حسِ غُربت می‌کنم
برمی‌گردم خونه‌م کربلا

می‌میرم کربلا
بعدش پَر می‌گیرم کربلا
مَردُم می‌میرن میرن بهشت
من می‌میرم میرم کربلا

****

سفرِ اَوَلم یادته یا نه؟
ورودیِ حَرَم یادته یا نه؟

خسته‌م تنهام
اینجوری تا نکن باهام

من میمیرم
امسال آقا نیام

نظرات