از آن زمان که شورزن این علم شده با کیمیای عشق دلم هم قسم شده آوردنم به قصر تو با چهره ای سیاه آری سگی به حرمت تو محترم شده از بس که محض تشنگی ات گریه کرده ایم مظلومی قیام تو "بار دلم" شده نوح نجات، "تشنه لبیک ها" ببین از شدت علاقه دلم هم حرم شده آقایی و به عشق قسم دوست دارمت ای زندگی من چه کنم دوست دارمت *** من که شما ندیده مرید شما شدم سرمست از فرات همان ابتدا شدم از لطف رزق پاک و همین گریه بر تو بود اینکه علی شناس شدم، باخدا شدم پرچم به دوش در تب ایام کودکی از پابرهنه های همین دسته ها شدم نوزاد بودم و لحظات نخست بود که آشنا به تربت کرببلا شدم در زیر قبه حرم عرش حائرت فرموده اند اینکه "خدا هست زائرت" *** از او دوا گرفت مسیحا، هوالشفا یعنی حسین روح تسلا، هوالشفا با نوح بود، همدم یوسف، کنار هود جبریل هم که گفت به موسی، هوالشفا ای قوم خسته جان خداجو، هوالطبیب ای تشنگان جام مداوا، هوالشفا بال و پرت شکسته؟ امیدت کجاست پس؟ فطرس قسم به حضرت زهرا، هوالشفا آری رواست هر چه دعا در جوار او حتی شفاست خوردن خاک مزار او ***