حسین محمدی فام

آخر ای آب رسیدی اما

792
3
آخر ای آب رسیدی اما دیگه خیلی دیره
بسکه وایه حسین گریه کرد حرم از آب سیر شده

وقتی که حسین دست و پا می‌زد کجا بودی
وقتی تورو تشنه صدا می‌زد کجا بودی

آتیش به دل کربلا می‌زد کجا بودی
کاش بودی و می‌دیدی حال اکبر رو

کاش جای تیر تو می‌بوسیدی اصغر رو
کاش لااقل بودی لحظه‌ی آخر رو

آه واویلا...


باید ای خاک برای زینب امانت داری کنی
می‌بینی که غریب افتاده تو باید کاری کنی

جسمش رو بپوشون که نسوزه بیشتر از این
داغ دل زینب میگیره اینجوری تسکین

آغوشتو باز کن برای این داغ سنگین
کاش تو ای خاک آخرین پیرهنش باشی

کاش مرحم زخم های رو تنش باشی
کاش مانع بیشتر آزردنش باشی

آه واویلا...


بسه ای باد تو هم انگاری که سرباز دشمنی
بسه دیگه داری مثل شمر به موهاش چنگ می‌زنی

تو آتیش خیمه شدی هم‌دست دشمن‌ها
دامن زدی بیشتر به آتیش رو دامن‌ها

خیلی دارم از تو گله واسه این سوختن‌ها
کاش با خودت چند قطره بارونم داشتی

کاش رو زخم بچه ها مرحم می‌گذاشتی
کاش خار رو از سر راهمون بر می‌داشتی

آه واویلا...


بی‌حالی اسیر بین جنجالی
غریبی و تو گودالی بی‌حالی

تنهایی تو زیر دست و پاهایی
جلو چشای زهرایی تنهایی

دارم میبینم از بلندی
که داری چشماتو میبندی

حسین ببین دارم میبینم
تو افتادی دلم رو کندی

رو خاک صحرایی تنهای تنهایی
افتادی افتادم جون دادی جون دادم

واویلا واویلا...

غوغا شد تن تو ارباً اربا شد
سرِ سر تو دعوا شد غوغا شد

با چیه با چکمه‌ای که سنگینه
یکی نشسته رو سینه با کینه

دارم میمیرم از فراغت
می‌سوزونه دلم رو داغت

برا بریدن سرت شمر
با خنجر اومده سراغت

زبیحِ عطشانی قتیلِ عُریانی
سحرایِ محشر شد سردارم بی‌سر شد

واویلا واویلا...


غارت شد به پیکرت جسارت شد
دلم پر از حرارت شد غارت شد

بد تر شد تو رفتی حرف معجر شد
غمم هزار برابر شد بد تر شد

دار و ندارمونو بردن به خیمه ها حجوم آوردن
سر تو رو دادن به خولی ما رو به حرمله سپردن

دل کندن دشواره زینب شد آواره
دستامپ می‌بندن به آشکام می‌خندن

واویلا واویلا...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش