یه دست به عنان ذوالجناح، یه دستِ بابا بر کمره

یه دست به عنان ذوالجناح، یه دستِ بابا بر کمره

[ حاج موسی رضایی ]
یه دست به عنان ذوالجناح، یه دستِ بابا بر کمره
خدا کی به خیمه‌ی رباب، می‌خواد این خبر رو ببَره؟

یا جدّه‌ی سادات عمو افتاد
یا جدّه‌ی سادات عَلم افتاد
یا جدّه‌ی سادات سه ساله تو حرم افتاد

همین که روی خاکا عَلم افتاد
نگاه دشمن سمت حرم افتاد

عمو جانم، عمو جانم
عمو جانم، جانم، جانم عمو جانم...
****
خبر اومده تو خیمه‌ها، بابام دیگه سقّا نداره
چرا عمّه از گوش همه داره گوشواره درمیاره؟

یا جدّه‌ی سادات حرم تنهاست
یا جدّه‌ی سادات ببین بلواست
یا جدّه‌ی سادات سر رأس عمو دعواست

اونی که قلب ما رو می‌سوزونه
روی نیزه چشماشو می‌گردونه

عمو جانم، عمو جانم
عمو جانم، جانم، جانم عمو جانم...
****
خبر وقتی سنگینه خدا، قدّ آدمو خم می‌کنه
یکی گره‌ی روسریشو دیگه داره محکم می‌کنه

یا جدّه‌ی سادات تو این غوغا
یا جدّه‌ی سادات تو این محشر
یا جدّه‌ی سادات همه دارن غم معجر

عمو وقتی نیست غارت شروع می‌شه
اسارت با جسارت شروع می‌شه

عمو جانم، عمو جانم
عمو جانم، جانم، جانم عمو جانم...

نظرات