عباس یا قمر العشیره

عباس یا قمر العشیره

[ حاج موسی رضایی ]
عباس یا قمر العشیره... 

دستات برام گره‌گشا شد
دستات پناه خیمه‌ها شد
دنیا روی سرم خراب شد
دستات که از بدن جدا شد


فکر نمی‌کردم، اِرباً اِربا شی
فکر نمی‌کردم تو هم مثل معما شی
دست نداری تا بگیرم از زمین پاشی

کی بُریده عزیزم، دستاتو؟ 
نمی‌تونم ببینم، اشکاتو
بگو کی باید الان، دق کنه
من یا تو؟ 

ای علمدارم... 


عباس ببین چقدر خمیده‌م
عباس حسابی نا‌امیدم
مردی کنار خیمه‌ها نیست
واسه همینه دیر رسیدم

فکر نمی‌کردم، حالت این باشه
کاشفَ الکربِ حسین، نقشِ زمین باشه
اومده زهرا بجا اُمُّ البنین باشه

زخمیه تیرِ تیزِ، چشماتو
پر کنه کی برای، من جاتو
بگو کی باید الان، دق کنه
من یا تو‌؟ 

ای علمدارم... 

*****

(گر نخیزی تو ز جا، کار حسین سخت‌تر است
نگران حرمم، آبرویم در خطر است

دست از جنگ کشیدند و به من می‌خندند 
تو که باشی به بَرَم باز دلم‌ گرم‌تر است

نیره‌زار آمده‌ام یا تو پر از نیزه شدی
چو ملائک بدنت پر شده از بال و پرت)

نظرات