یاد مظلومی حیدر افتادی تا میون کوچه با سر افتادی رو زمین نشستی گفتی یا زهرا یه دفعه به یاد مادر افتادی آقا چه غمی کرد به دلت سنگینی چند قدم راه میری و میشینی همهی کوچه رو تار میبینی آقا خودتو کشون کشون میبردی (مگه از مغیره سیلی خوردی؟) ۲ ناموست جلو چشات کتک نخورد، خدارو شکر کسی عمّامهتو از سرت نبرد، خدارو شکر رضا جان، سلطان سلطان... ***** خاکِ توی حجره سرده، سوزان نیست تن تو کبوده امّا عریان نیست رو سرت عبا کشیدی، حق داشتی ولی شیرخوارهای زیرش پنهان نیست آقا خاک حجره کجا شیب گودال؟ دست و پا زدن میون جنجال چقدر عمّه زینبت رفت از حال آقا دم آخر پسری داشتی تو به روی تنت سری داشتی تو واسه تشییع پیکری داشتی تو پنجهای نرفته بین موی تو خدارو شکر نیزهای نرفته به پهلوی تو خدارو شکر حسین، وای...