
گنبد طلای شاه را از دور میبینم گلدسته را با حالتی مغرور میبینم از آن زمانی که نگاهم به ضریحت خورد روی درخت سیب هم انگور میبینم حیدر، حیدر... حالا که رسید پشتِ خیبر حیدر از پاشنه درمیآورد در حیدر این سو، آن سو هر سو تکبیرِ مَلَک حیدر، حیدر، حیدر، حیدر حیدر، حیدر...