گمت کردم، توی ازدحام پشت در گمت کردم

گمت کردم، توی ازدحام پشت در گمت کردم

[ محمدحسین حدادیان ]
گمت کردم، توی ازدحام پشت در گمت کردم 
گمت کردم، زیر دست و پای چِل نفر گمت کردم
پرت می‌سوخت، چادرت آتیش گرفت 
و معجرت می‌سوخت 
جلوی چشمای خیس شوهرت می‌سوخت 
پرت می‌سوخت 
تورو قنفذ چه بد می‌زد
 دومی از روی کینه و حسد می‌زد 
چه بلوایی به پا کردن 
یکی تازیانه و یکی لگد می‌زد  
گیر افتادی بین دیوار و در خونه گیر افتادی 
توی شعله‌ها غریبونه گیر افتادی، گیر افتادی 
کتک خوردی جلوی غریب و آشنا کتک خوردی 
شیشه‌ی عمر علی چه بد ترک خوردی 
کتک خوردی 
حلالم کن عزیز من
همه‌ی هستیتو واسه من فدا کردی 
چی شد زهرا که پشت در 
به جای من یهو فضه رو صدا کردی 
کار زنونه شد

نظرات