
پای عشق تو ای حبیب من تا به آخرش می مونم تا نیام آقا به کربلا روز و شب برات می خونم کربلا شب جمعه، می شود چراغانی چونکه فاطمه آنجا، میرود به مهمانی هر فرشته با شه پَرای خود می پَره رو بام ارباب با زیارت پرچم حرم می شوم غلام ارباب دل به عشق تو دادم، از ازل من ای یارم بر تو می خورم سوگند، عشق کربلا دارم تا که خون رنگینش، سمت آسمان پیچید یاس و لاله می رویید، بین مقتل خورشید بین موج خون دست و پا زدن شعر غصه رو می خونه توی صحنه ی چشم خواهرش عکس گریه رو میدونه قطره قطره می بارم، مثل تکه ی الماس اذن کربلای ماست، توی دستای عباس توی کربلا هیات حرم پا می گیره با اباالفضل روی پیشونی بند کفتراش حق نوشته یا اباالفضل *** یل کرببلا علمدار حسین