گُل بی‌برگ و بر من

گُل بی‌برگ و بر من

[ ابوذر بیوکافی ]
سلام ای مظهر ایمان
سلام ای باطن قرآن
سلامِ عالم و آدم
به تو ای شاه شهیدان

پریشانِ عزایت شد، تمام عالم امکان
سلامُ الله، علی المظلوم، سلامُ الله علی العطشان

حسین جانم حسین جانم...

گُل بی‌برگ و برِ من
چه خاکی شد به سر من؟
تمام حاصل عمرم
زِ دست رفته ثمر من

مزن آتش، بر این سینه، ندارم قطره‌ی آبی
لالا لالا، لالا لالا، چرا مادر نمی‌خوابی؟

علی جانم علی جانم...

بهارم رنگ خزان شد
سه‌شعبه قاتل جان شد
ببین که قاتلِ مادر
گمان از تیر و کمان شد

به‌ روی دست بابایت، دگر راحت شدی مادر
سرت نیمی، تنت نیمی، دوتا قسمت شدی مادر

علی جانم علی جانم...

نظرات