چهجوری علقمه رسید صدای عباسو شنید چهجوری علقمه رسید نتیجهی تیر چهار هزار تیراندازو میدید یه چندتا تیر بیرون کشید صورت عباسشو دید میون خِسخِسِ گلوش یه چندتا جمله هم شنید برنگردونم شرمندهی ربابه و سکینه خاتونم زود برو حرم صدا پای مرکباشون میرسه برادرم برگشته حسین خمیده خمیده قد طول بینالحرمین باید بمیریم حرمله دور و بریهاشو صدا زد که بریم این همونه که همتون ازش میترسیدید میون معرکه اونقدر زدنش توی قبر اصغرم جا میشه کل بدنش یا اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله به چشمات خواب برمیگرده، کاکا به شب مهتاب برمیگرده، کاکا شنیدی که میگن مَرده و قولش عمو با آب برمیگرده، کاکا