نیزه جای نیزه

نیزه جای نیزه

[ مهدی رعنایی ]
نیزه جای نیزه، شمشیر جای شمشیر 
نیزه میره بالا، قلبم می‌کشه تیر

کل زندگیمو زیر نیزه بردن
حتی از خشونت داشتن آب می‌خوردن

حسین جان غریب گودالی
حسین جان زخمی و بی‌حالی... 

****

ناله می‌کشیدن، اون چند باره می‌زد
از زخم تن تو خون فواره می‌زد

حرمله چه کرده، بدجور ضربه خوردی
علت که داشت تیرو، از پشت در آوردی

حسین جان غریب گودالی
حسین جان خسته و بی‌حالی...

****

تو گودال خودش رو پیش یزید عزیز کرد
با پیراهن تو، خنجرشو تمیز کرد

اوضاع تنت شد خیلی نامرتب
ریش ریش شد گلوتو، کاش بمیره زینب

حسین جان غریب گودالی
حسین جان خسته و بی‌حالی...

نظرات