مادر شاه مهجبین! دستای خالیمو ببین ذکر قنوت اولیاس، مولاتی یا امّالبنین تویی که اولادش رو به تو سپرده فاطمه مادر اربابی و مادر شاه علقمه اسیرم؛ اسیرم به دام اباالفضل غلامم؛ غلامم؛ غلامِ اباالفضل اگه منو رها کنی، تورو رها نمیکنم سر از تنم جدا کنی، چونوچرا نمیکنم دست یل بیدستت از دو جهان، بالاتره بعد علی مرتضی حیدرِ آل حیدره شهیدا زدن لب به جامِ اباالفضل شنیدن جواب سلامِ اباالفضل سرلشکر برادره؛ یکنفره یهلشکره جرأت و غیرت و جنم از برکات مادره کاخ ستم میلرزه علم که میکوبه زمین چه شیرِ پاکی خورده شیرِ نرِ امّالبنین توو دنیای مردی، امامه اباالفضل توو مردی، همهچیزتمامه اباالفضل به إذن مادر حسین، به أمر خواهر حسین هنوز برادرِ حسین مونده توو محضر حسین داره حرم توو سایهی حرمِ مطهر حسین همه زندگیمه به نامِ اباالفضل دوامه اباالفضل؛ آقامه اباالفضل