(قرارمون یادت نره قرار اول)۲ تو روی تل و (من توی مقتل)۲ (شلوغه دور و ورت شلوغه دور و ورم)۲ من به فکر خیمههام تو به فکر حنجرم (بزار شمر رو سینم بشینه خدا هست، خدا میبینه)۲ سه روز پیکرم رو زمینه (خدا هست، خدا میبینه)۲ خدا هست، خدا میبینه... (قرارمون یادت نره قرار دوم)۲ (من روی نیزه تو بین مردم)۲ (یه کوفه و کوچههاش یه کوفه نامحرمه)۲ سرهای رو نیزهها گریهکن این غمه (بزار سنگ به فرقت ببارن خدا هست، خدا میبینه)۲ تو رو دست بسته میارن (خدا هست، خدا میبینه)۲ خدا هست، خدا میبینه... (قرارمون یادت نره قرار آخر)۳ توی خرابه یه تشت و یک سر (رقیه و نالههاش رقیه و غربتش)۲ (جای دست زجره که مونده روی صورتش)۲ (بزار دق کنه دختر من خدا هست، خدا میبینه)۲ بمیره کنار سر من (خدا هست، خدا میبینه)۲ خدا هست، خدا میبینه... ابی عبدالله آقای من...