طبیب ما، ای حبیب ما ای طبیب ما، ای حبیب ما نور تو میتابد در آسمان دلم طبیب ما، ای حبیب ما دخیل آن حرمم، بندهی آن کرمم کبوتر کوی آن خورشید هشتمین تو امید ماندگان، مرهم دلخستگان به ضریحت بستهام چشم این قلب حَزین ای طبیب ما، ای حبیب ما سر به پایت مینهم، از بدیها میرهم اگر تو نظر کنی به روح پژمردهام جان به عشقت میدهم، به پای دل میدوم به سوی سریر تو ای سلطان بیقَرین ای طبیب ما، ای حبیب ما ضامن ما شو در این محشر حادثهها طبیب ما، ای حبیب ما نور تو میتابد در آسمان دلم طبیب ما، ای حبیب ما تو ای مهربان ما، ای نام و نشان ما خود تویی امان ما در طوفان بیامان نور چشم عرشیان، ای شکوه فرشیان کمان کرّوبیان، شور بهشت برین ای طبیب ما، ای حبیب ما هر که آمد بر دَرت دست خالی کِی رَود از خزانهی کرم، توشهاش پُر میکنی سر سفره میشود جرعهنوشِ نور تو دل ظلمتزدگان در شب تار و غمین ای طبیب ما، ای حبیب ما ضامن ما شو در این محشر حادثهها طبیب ما، ای حبیب ما