شهر زندگی

شهر زندگی

[ محمد ابراهیمی اصل ]
مث بارون که این روزا خیابونو برا قدم زدن زیباترش کرده
تو اون رویای خیسی که دلم تو خشک‌سالی‌ها همیشه باورش کرده

تو می‌دونی همین بارون برای من دلیل ساده‌ی وابستگی می‌شه
تو می‌دونی و می‌دونم فقط با عشق تو این شهر، شهرِ زندگی می‌شه

چه فرقی داره اصلا دور و نزدیک، می‌خوام از فاصله آزاد باشم 
مهم اینه من از هر جای دنیا، می‌تونم صحن گوهرشاد باشم 

امیدِ من به زندگی رو چند برابر میکنی 
فقط تو حرف‌های منو نگفته باور میکنی

با خاطرات آخرین قدم زدن تو حرمت
حال یه بارون‌زده‌ی خسته رو بهتر می‌کنی

چه فرقی داره اصلا دور و نزدیک، می‌خوام از فاصله آزاد باشم 
مهم اینه من از هر جای دنیا، می‌تونم صحن گوهرشاد باشم

نظرات