شب است و سکوت است و ماه است و من فغان و غم و اشک و آه است و من شب و خلوت و بغض نشکفتهام شب و مثنویهای ناگفتهام شب و نالههای نهان در گلو شب و ماندن استخوان در گلو سلام ای شهیدان خونین کفن ***** بگو بشکفد بغض پنهان من که گل سر زند از گریبان من مرا کشته خاموشی نالهها دریغ از فراموشی لالهها کجا رفته تاثیر سوز و دعا کجایند مردان بی ادعا سلام ای شهیدان خونین کفن ***** کجایند شورآفرینان عشق علمدار مردان میدان عشق کجایند مستان جام الست دلیران عاشق، شهیدان مست همانان که از وادی دیگرند همانان که گمنام و نامآورند من از شرمساران روی توام ز دُردی کشان سبوی توام سلام ای شهیدان خونین کفن