نمیره یادم صفای جبهه

نمیره یادم صفای جبهه

[ سیدرضا نریمانی ]
نمیره یادم، صفای جبهه
هوای جبهه، شبای جبهه

(خوشا به حال شهیدا
تا کربلا پر کشیدن
وقتی میخواستن جون بدن
حضرت زهرا رو دیدن)۲

یادِ اون نمازای با اخلاص
همون عبادتای خاص

تو روضه‌های مادر
یاد همون لباسای خاکی
دلای پاک و افلاکی
یارای خوب رهبر

شهدا شرمنده‌ایم...

(شهیدا قولِ، شرافت دادن
رو خاک افتادن، ولی ایستادن)۲

(قسم میخوردن به زهرا
که حافظ اسلام باشن)۲

هنوز بعد بیست و چند سال
(به داد ماها میرسن)۲

(وقتی، اسیر غفلت و دردیم
تو موج گناه غرقیم
حواسشون به ماهاست)۲

بازم با تیکه استخوان هاشون
می‌گیرین اینا دستامون
مثل همیشه غواص

شهدا شرمنده‌ایم‌‌...

(شهیدا شعر، شهادت خوندن
دلو سوزوندن، یه عده موندن)۲

(با اقتدا به ابوالفضل، یه عده‌ای جانباز شدن)۲
نفس گذاشتن برا دین، حالا به خس خس افتادن

(مَردن، اینا شهیدای زِندن
برای ما نفس دادن
دلاورای جانباز)۲

مثل، شهیدا احترام دارن
پیش خدا مقام دارن
این مردای سرافراز

شهدا شرمنده‌ایم...

نظرات