سلام اِی خاک پای زائرت، از کیمیا، بهتر

سلام اِی خاک پای زائرت، از کیمیا، بهتر

[ محمد امینی ]
(سلام اِی خاک پای زائرت، از کیمیا، بهتر) ۲
(دوباره میهمانم کن، کجا از کربلا، بهتر) ۲

(مرا تدبیر کن، آنگونه‌ای که دل‌بخواه توست) ۲
تویی که می‌شناسی بی‌گمان از من مرا، بهتر

(من و امید آغوشت، من و ترس جدا ماندن) ۲
(کجا داریم در عالم، از این خوف و رجا، بهتر) ۲

(ندارد طفل جز آغوش مادر، خانهٔ اَمنی) ۲
اگر آشفته شد دنیا، کجا از روضه‌ها، بهتر

اگر درمان نمی‌خواهم، دلیلش، لذت اَشک است
وگرنه نیست در عالم، از این دارالشّفا، بهتر

بیا و تا اَبد دست از سَر ما بر ندار اِی‌ دوست
کجا پیدا کنم دیگر از این دام بلا، بهتر

اگر در کوفه بسیار اِدعای دوستی کردند
عیار دوستان معلوم شد، در کربلا، بهتر

چراغ خیمه شد خاموش و تکلیف همه روشن
حبیب اما به غیرت گفت، اینجا از کجا، بهتر

نخواهم رفت زیر، بیرقی جز بیرقت‌ اِی شاه
نمی‌بینم من از تو در جهان، فرمانروا، بهتر

هزاران مرحبا عابس، هزاران مرحبا بر جون
جنون از مصلحت بهتر، عمل از اِدعا، بهتر

شریعت با محبّت فرق دارد، فرق بسیاری
وهب بود از هزاران شیعهٔ پر مدعا، بهتر

(تو که هل من معین گفتی، علی اصغر تلذی کرد) ۲
به روی دست تو تفسیر شد، قالو بَلا، بهتر

تو پیر از داغ اکبر بودی و اَصغر خضاب آورد
در آیین تو آری می‌شود خون از حنا، بهتر

خدا اینسان تو را می‌خواست زخمی، غرق‌خون، عُریان
خدا از خود برای تو ندارد خونبها، بهتر

تو را اِی آیهٔ تطهیر، آنان با وضو کُشتند
خدا دیگر چه باید می‌نوشت از اِنّما، بهتر

نمی‌دانم چه کرد آن تیر، آخر با تو اِی مظلوم
برای قلب تو آن زخم، بدتر بود یا بهتر

دلت پیش حرم، اما سَرت یک سو، تَنت یک سو
تو را، از تو سَوا کردند، اِی از ما سَوا

(کسی حرف تو را نشنید، در آشوب آن گودال) ۲
به تاریخ از فراز نی رسید، اما صدا، بهتر

(در آن دیدار اول با دل راهب چه‌ها کردی، حسین) ۲
تو اصلا کیستی اِی از هزاران آشنا، حسین

******
کاش میشد حداقل طبق شریعت بکشم
یکی گوید که من، سَر را بریدم

یکی گوید لباسش را دریدم
یکی با بی حیایی گفت منم با سُم اسبم به جسم او...

******
نزدیک سه ساعت، اُفتادی تو گودال 
اونقدر نیزه خوردی، تا رفتی، تو از حال

نیزرو فرو کرد، تو دهنت
یه عده حرومی با پا، زدنت

تورو به خاطره دِرهم 
چِه دَرهمت کردن

نظرات