زینب خطبه می‌خونه

زینب خطبه می‌خونه

[ حسین ستوده ]
زینب خطبه می‌خونه
دست و پای یزید داره می‌لرزه
که بهم می‌گن حضّار صحنه
این صدای علیه با همون لحنه
بعد از اون صحبت، همه‌ی مردم 
به یزید ملعون می‌زنن طعنه

چه اشتباهی کردی، عجب خطایی کردی
یزید با دست خودت قبر خودت رو کندی

تو کجا و جنگ با آل نبی
تو کجا و فرزندای علی

کاری کرد یزید مُرد 
آرزوی پیروزی بر حسینو به گور بُرد 
تو مجلس انگاری یزید 
از دست علی و فاطمه سیلی خورد 

یا زینب، یا زینب...

انگار صاعقه خورده روی کاخ و 
یزید داره می‌سوزه 
بعد از اون خطبه، بعد از اون منبر 
علی داره میگه مرحبا دختر 
هم شده حیدر، هم شده عباس 
که رجز می‌خونه الله‌اکبر 

عقیلة‌‌العربم من، مرتضوی‌نَسَبم من
یَلای جنگی حتی می‌ترسن از غضبم 

حالا تو می‌خوای بجنگی با من
آخه تو پهلوون هستی یا من 

طوفان کرد، غوغا کرد 
تا گفت یابن الطلقاء یزیدو که رسوا کرد 

یا زینب، یا زینب...

نظرات