
یادش بخیر زدم، شونه به موی تو بوسه زدم حسین، زیر گلوی تو یادش بخیر تو هم، گفتی که خواهرم امروز شبیه شدی، خیلی به مادرم یک ساعتِ بعد، بی حیا روی سینه نشست آروم آروم، همه استخوناتو شکست یک ساعتِ بعد، تورو نیزه زدن بی هوا یک ساعتِ بعد، مونده روی تنت جای عصا موهامو کشید، بی کَسیِ یتیمو ندید موهاشو گرفت، دیگه وقت کبودی رسید بدتر از این، یه رباب حزین و تنها ای ماه بنی هاشم، تو طبیب دل بیمار منی سید و سرور و سالار منی حسین آقا، من جا نمونم آقا اصلاً میشنوی صدامو اصلاً میبینی گریههامو بیا دونه به دونه بشمارم غمامو