روضهی تو عالمو حیرون میکنه دلا رو خون میکنه روضهی تو اشکو سرازیر میکنه آدمو پیر میکنه روضه همینه پیکر شاه کربلا روی زمینِ روضه همینه با سنگ میزدن تو رو از روی کینه روضه همینه پیکر تو میون صحرا بود این روضه است نگرانتر از همه حضرت زهرا بود این روضه است شاه لب تشنه تنت کنار دریا بود این روضه است (آه، آه، آه ابیعبدالله۲)۲ روضهی تو حالمو مضطر میکنه چشارو تر میکنه روضهی تو آدمو تا مرگ میبَره مادرت هم میخره روضه چه بازه کشته تو رو اون که میگفت، اهلِ نمازِ روضه چه بازه مرکبا اومدن اونم با نعل تازه روضه چه بازه بعد تو دخترت اسارت رفت این روضه است بعد تو تموم خیمهها به غارت رفت این روضه است عمّهی سادات زیر بار زحمت رفت این روضه است (آه، آه، آه ابیعبدالله۲)۴