دیده بستی پا سوی قبله کشیدی

دیده بستی پا سوی قبله کشیدی

[ حنیف طاهری ]
دیده بستی پا سوی قبله کشیدی
وای من
تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من
من در احزاب و اُحد یک دم نلرزیدم ولی
تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من
کاش جانم با نفس از سینه می‌آمد برون
کاش می‌مردم مدینه نیست دگر جای من
غنفز بی داد گر جان من را از من گرفت
تو زمین خوردی و از هم شد جدا عزای من
تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی
تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من
حیف باغ آرزوهای مرا آتش زدند
رفت از کف غنچه‌ی من لاله‌ی همراه من

پربازدید ترین مداحی واحد محرم و صفر فاطمیه

محبوب ترین مداحی محرم و صفر فاطمیه

نظرات