تنگ میشه دلم واسه صفای حرمت مثل جنّته، حالوهوای حرمت ای قربون اون خستگیهای خادمات قربون تو و صحنوسرای حرمت یا مولا! دلم تنگاومده شیشهی دلم آی خدا! زیر سنگ اومده هرکیو دیدم با تو نوایی داره به دامن تو دست دعایی داره تووی حرمت، زمزمه کردم زیر لب ایوان نجف، عجب صفایی داره یا مولا! دلم تنگاومده شیشهی دلم آی خدا! زیر سنگ اومده حالوروز من، خودت ببین آشوبه مرغ دل من، هی به قفس میکوبه من با همهی نالایقیم، عاشقتم هرچی که باشم، پیش تو حالم خوبه یا مولا! دلم تنگاومده شیشهی دلم آی خدا! زیر سنگ اومده عقدهی دلم وا نمیشه هرچی بگم زندگی بیتو چی داره جز غصّه و غم حالا که دیگه موهام همه سفید شدن از اینجا برم خودت بگو کجا برم یا مولا! دلم تنگاومده شیشهی دلم آی خدا! زیر سنگ اومده پیش تو میگم غما و درد دلمو بابای منی که با تو میگم گلمو گرچه واقعاً کاری نکردم واسه تو عاقبتبهخیر کن عمر بیحاصلمو یا مولا! دلم تنگاومده شیشهی دلم آی خدا! زیر سنگ اومده