هر عاشقی که لایق وصل نگار نیست

هر عاشقی که لایق وصل نگار نیست

[ حسین سیب سرخی ]
هر عاشقی که لایق وصلِ نگار نیست
هر دل برای عشقِ علی بی‌قرار نیست

گاهی برای جار زدن از ولای او
جایی رفیع‌تر زِ بلندای دار نیست

باید چگونه گفت که فضلش بیان شود؟ 
مَردی که قدر او به کسی آشکار نیست
 
سوزانده است هُرم نگاهش عقیل را 
در عدل او که صحبت ایل و تبار نیست

شاهی که هم‌نشین فقیران کوفه است
جاه و مقام در نظرش اعتبار نیست

با افتخار نوکر این خانواده‌ایم 
گفتن زِ غیر آلِ علی افتخار نیست
****
عشق من و تو چه ماجرایی دارد 
این قصّه چه شاهی و گدایی دارد 

من بِین صفا و مروه می‌گویم 
ایوانِ نجف عجب صفایی دارد 
****
بعد صد سال اگر از سرِ قبرم گذری
من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم

ذکر دل بُوَد یا علی مدد
بی‌حد و عدد یا علی مدد

نظرات