باز حرم شد چراغون

باز حرم شد چراغون

[ محمدحسین حدادیان ]
(باز حرم شد چراغون
آسمون خیس بارون)۲

(عیدی می‌گیریم از
مادرش نجمه خاتون)۲

(به‌به، نجمه چه قمری آورده!
موسی‌ابن‌جعفر چه پسری آورده!)۲

(موسی از طور چه خبری آورده!
موسی‌ابن‌جعفر چه پسری آورده!)۲

یه خبر داغ داغ شروع یه اتفاق
خودشونو می‌رسونن به مشهد اهل عراق

چه خبره تو حرم خادما میگن به هم
مهمون ویژه اومده معصومه و شاهچراغ

(السلطان آقا جان، آقا جان، آقا جان)۲

(از کویر اومدم من 
دل به دریا زدم من)۲

(پر شکسته ولی 
فطرس مشهدم من)۲

صحن و گنبد شده چه تماشایی
اَلحَقُ و الاِنصاف چه حرم زیبایی

نم‌نم بارون یه سفر رویایی
اَلحَقُ و الاِنصاف چه حرم زیبایی

صدای شور و شعف میرسه به هر طرف
بیا که اینجا نمیشه یه لحظه عمرت تلف

حالا بی‌معطلی بگو علی یا علی
یه جوری که نمیدونی تو مشهدی یا نجف

نظرات