ای حُسن و مَلاحت، چراغ هدایت توی قتلگاه با خدا کردی بیعت محک ایمانی، قدیمَ الاحسانی جانم به این شعر فؤاد کرمانی ای که به عشقت اسیر خِیلِ بنیآدمند سوختگان غمت با غم دل خرّمند هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت با خبرانِ غمت بیخبر از عالمند حسین مولا... * * * لبخند آرامش، ای اوج نیایش رحمت واسعه، مقصودِ هر خواهش تو ناجی نوحی، آسایش روحی جانم به این شعر مرحوم شکوهی چون به عزاخانهاش پا نِهی آهسته نِه بال ملائک بُوَد فرش عزای حسین خندهکنان میرود روز جزا در بهشت هرکه به دنیا کند گریه برای حسین