نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونهی منه کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟ حسین این دَمِ آخری چقدر شبیه مادری باید جوابتو با نفسم بدم بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم؟ قرارمون چی شد که بیقرار هم باشیم حسین هرچی که پیش اومد باید کنار هم باشیم کجا میخوای بری؟ چرا منو نمیبری؟ حسین این دَمِ آخری چقدر شبیه مادری من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلب تو اما تو چشم زینبی آهستهتر برو بذار منم باهات بیام حسین دیگه نمیکشه پاهام که پابهپات بیام تو همین ظهر خداحافظی از من کردی وقت مغرب نشده رَملِ بیابان شدهای حسین جان حسین جان...