گرفته زانوی غم در بغل این روزها زهرا

گرفته زانوی غم در بغل این روزها زهرا

[ حنیف طاهری ]
گرفته زانوی غم در بغل این روزها زهرا 
ندارد غیر غربت پشت این در آشنا زهرا 

نه تنها وقت رفتن دست بر دیوار می گیرد 
که در این خانه رو می گیرد از شیر خدا زهرا ۲

مدینه لیله ی قدر است و قدرش را ندانستی ۲
شنیدی نام از زهرا و ما ادراکَ ما زهرا ۲

مدینه گوش بسپار و ببین از دست این مردم 
چه می خواهد میان ربنایش از خدا زهرا 

مدینه کاش می دانستی از این بی نشان رفتن 
چه داغی می گذارد تا ابد در سینه ها زهرا 

تمام دردهایش به گوش چاه می گوید 
تماشا کن علی را برد این غم تا کجا، زهرا 

ستون های زمین لرزید وقتی از نفس افتاد ۲
گواهش چادری خاکی است بین کوچه ها زهرا 

گرفتم که شکستی و گرفتم که زدی بر جان ۲
ولی ای در چرا پهلو؟ ولی آتش چرا زهرا؟ 

شکست از سینه ی پر درد پهلوی خلافت را ۲
خلافت خانه را انداخت از قدر و بها زهرا 2

همین که گفت یا حیدر شبانه کفن و دفنم کن 
چه زیبا پرده را برداشت از این ماجرا زهرا 

خدا را شکر بت های خلافت خانه ی ذلت 
دم آخر ندارد هیچ حرفی با شما زهرا 

***

پربازدید ترین مداحی واحد محرم و صفر فاطمیه

محبوب ترین مداحی محرم و صفر فاطمیه

نظرات