نامه نوشتم بیا با خودت آقا زن و بچه همسفر کردیا به هر دری زدم یهجور بگم که برگردیا، نشد حیفه علیاکبرِ تو، هرچی پسر داشتی آوردی نمیآوردی دیگه دخترتو حیفه علمدارت حسین، برادرات اومدن همرات نمیآوردی دیگه خواهرتو تا دیر نشد برگرد تا دست رقیه غل و زنجیر نشد برگرد تا حرمله واسه خیمههات شیر نشد برگرد، برگرد حسین وای...