شهید حسین معز غلامی

می ایم از راهی که

894
21
می‌آیم از راهی که لبریز سفرهاست
پروازِ در پرواز، ردّ بال و پرهاست

از معبری که غرق باور غرق شور است
از سنگری که چشمه‌ی جاری نور است

از نيمه‌شب‌های مناجات و عبادت
از لحظه‌های روشن قبل از شهادت

رفتند و یاران، چابک‌سواران
همراه آنان پیر جَماران...


شب‌های جمعه ذکر يا قدّوس يا نور
معراج اشک و بندگی پرواز تا نور

صحن حسينيه نوای سينه‌زن‌ها
بوی خدا و بوی سيب پيرهن‌ها

سربند يازهرا ، سُلوکِ آسمانی
يعنی شُکوه عاشقی در بی‌نشانی

رفتند و یاران، چابک‌سواران
همراه آنان پیر جَماران...

این روزها بوی قفس دارد زمانه
اندوه و غربت می‌وزد از هر کرانه

این روزها دلتنگ دلتنگم شهیدان
کی می‌رود از خاطر من یاد یاران؟

رفتید و ما ماندیم و دلتنگی و هجران
دنیای جور و بی‌وفایی، رنج دوران

رفتند و یاران، چابک‌سواران
همراه آنان پیر جَماران...

یا فاطمه تو مادر رزمندگانی
دیگر نخواهم بی شما این زندگانی

یا فاطمه من عقده‌ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم

دنیا فریبم داد ای دادِ بی‌داد
دیگر نمی‌آید دنبال مقداد

رفتند و یاران، چابک‌سواران
همراه آنان پیر جَماران...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش