
مشک پارهتو دوتا چشمای پر ستارهتو گلِ زخمای بیشمارهتو، میبوسم خون دیدهتو میون اَبروی کشیدهتو عزیزم دستای بریدهتو میبوسم تو رو میبوسم که پاشی نباید از من جداشی نمیره دشمن به خیمه تا که... (علمدار، بازم علم رو بردار حسین و تنها نگذار پاشو اباالفضل علمدار، به اشک چشمای من داره میخنده دشمن پاشو اباالفضل) ۲ (واویلا ابوفاضل واویلا) تا سرت شکست تا بازوی آبآورت شکست تو خیمه قلب خواهرت شکست اباالفضل بیکسِ حرم بدون تو دلواپسه حرم نباشی پاشون میرسه حرم، اباالفضل غم زینب کشته ما رو که جمع کرده دخترا رو داره محکمتر میبنده گرههای معجرا رو بعد از تو اَمون نداره خیمه تمومه کار خیمه پاشو اباالفضل بعد از تو تنم به غارت میره حرم اسارت میره پاشو اباالفضل (واویلا ابوفاضل واویلا)