
عشّاق چون به درگه معشوق، روو کنند با آب دیدگان، تن خود شستشو کنند قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق در روز حشر، رتبهی او آرزو کنند (یا سیدنا اباالفضل سیدنا اباالفضل) عبّاسِ نامدار که شاهان روزگار از خاک کوی او طلب آبرو کنند سقّای آب بود و لب تشنه، جان سپرد میخواست آب کوثرش اندر گلو کنند بیدست ماند و داد خدا دست خود به او آنان که منکرند بگو روبرو کنند گر دست او نه دست خداییست، پس چرا از شاه تا گدا، همه روو سوی او کنند درگاه او چو قبلهی ارباب حاجت است بابالحوائجش همهجا گفتگو کنند (قمر بنی هاشم عباس اباالفضل) ****** زور بازوی علی باب الحوائج ناصر دین نبی باب الحوائج ناصر دین خدا باب الحوائج شیر بچهی علی باب الحوائج پسر ام البنین باب الحوائج ای علمدار یقین باب الحوائج ای امیر نشعتین باب الحوائج ای شفیع عالمین باب الحوائج