سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان

سپردمت به خدا و به ریگهای بیابان

[ کربلایی نریمان پناهی ]
شور
سپردمت به خدا و به ریگ‌های بیابان
سپردمت به غبار و به خارهای مغیلان 

سپردمت به وحوش و به شیر‌های درنده
به مردمان دهاتی، به آهوان پریشان
 
به گوش خاک سپردم بنشیند روی جسمت 
بد است این که بماند تن شریف تو عریان 

به باد گفتم اگر شد مرتبت بنماید 
که پاره‌پاره نبیند تن تو مادر گریان 

سپردمت به هر آنچه که هست ولی تو برادر 
سپردی‌ام به که رفتی، به دلقکان و کنیزان

سپردی‌ام به که رفتی، به شامیان حرامی 
به مردمان یهود و به ناکسان و به عدوان


ای حسین، آه حسین، وای حسین 

***

روسرت ریختن یه لشکرو، سوزوندن قلب پیغمبرو
با پا برگردوندن پیکرو، وای حسین 

نیزه با بغض حیدر زدن، با تیر و سنگ و خنجر زدن 
گریه می‌کردم بیشتر زدن، وای حسین 

چقدر نامرد، ریخته رو سرت
 تو شلوغی گودال، گم شد پیکرت

چقدر شمشیر، چقدر خنجر
چقدر تیر و نیزه روی یک پیکر 

ای حسین جانم، ای حسین جانم

***

دیدی چشمای گریونمو، زخماتو دادی نشونمو
روی تل گرفتی جونمو، وای حسین 

دیدم افتادی از صدر زین، دیدم می‌لرزه عرش برین
می‌کوبی پا رو خاک زمین، وای حسین 

از عطش رفتی، چند دفعه از حال 
زیر و رو شد بدنت ته این گودال 

از خدا دیگه، مرگمو میخوام 
پا رو صورتت گذاشتن جلوی چشمام 

ای حسین جانم، ای حسین جانم 

***

نصف روز بیچاره‌ام کردن و، دزدیدن زندگی منو 
عبا عمامه پیراهنو، وای حسین 

بردن از گوشا گوشواره رو، آواره کردن یک مادرو
غارت کردن تا گهواره رو، وای حسین 

بی کفن موندی، تن صد پاره 
دنبال سر تو شدم آواره 

طعنه و دشنام، دلمو آزرد 
دشمنت خواهرتو به اسارت برد

ای حسین جانم، ای حسین جانم

نظرات

عالی این مداحی