
تا تو بودی خیمهها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودی، صورتی نیلی نبود دستها آمادهی سیلی نبود **** دامنکشان رفتی، دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبهرو شد بیا برگرد خیمه ای کَس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید، فدای سرت حسین قامتش خمید، فدای سرت **** نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم؟ ببینه داره دست به دست میگرده معجرم پناه عالمیان، زینبت پناه ندارد به جز تو ای شَه خوبان که تکیهگاه ندارد