رحمالله مَن ناداک، یا عقیلة العرب غفرالله مَن والاک، یا عقیلة العرب لعنالله مَن عاداک، یا عقیلة العرب فاطمه زینب، حیدره زینب بگو جانم عُلیا مخدّره زینب مثل ابراهیم، بتشکن بوده زینبِ جمعِ حسین، با حسن بوده عَلم برداشت، فاطمی قدم برداشت انگاری علی بازم، شمشیر دودَم برداشت نمیترسید، با خطبه که میجنگید از هیبت گفتارش، کاخ کوفه میلرزید یا عقیله، جانم جانم عمّهجانِ قبیله... **** رحمالله مَن ناداک، یا عقیلة العرب غفرالله مَن والاک، یا عقیلة العرب لعنالله مَن عاداک، یا عقیلة العرب کسر شأنش هست، که بگیم مَرده اونکه عباسو علیاکبرو پرورده یهتنه تو شام، فتحِ باب کرده کاخو روی سر شامیا خراب کرده یزیدیها، شد راهِ مَفر بسته دختر علی تو شام، چادر به کمر بسته میگه مردم، از سقیفه بیزاریم جز بابام علی از هر چی خلیفه بیزاریم یا عقیله، جانم جانم عمّهجانِ قبیله... **** این یه طوفانه... یا خطبهی یه مادهشیرِ غرّانه یا دختر بزرگِ شاهِ مردانه جانِ جانِ جانِ جانِ جانِ جانانه مرد و مردانه تو کاخ کوفه یکتنه دلیرانه میکونه تو دهان ابن مرجانه وقتی میگه اُسکتوا، عالم میشه زیر و رو طوری خطبه خونده که، کوفه شد بیآبرو لا أمیر الّا زینب...