دوای دردم رقیه

دوای دردم رقیه

[ امیر برومند ]
دوای دردم رقیه
کاش بیام سوریه و دورت بگردم رقیه
به غیر اسم تو خانم
واسه دخترم به هیچی فکر نکردم رقیه
دوای دردم رقیه، دورت بگردم رقیه

دختر ارباب و گلِ گل‌هایی
واقعا عین خود زهرایی
خونه‌ی امنت آغوش عباسه
داره می‌خونه برا تو لالایی

دین و دنیامه، حَرمت رویامه
نور چشمامه، نوای لب‌هامه
اسمش رو قلبم شده حک تا زنده‌‌م
می‌دونم که بعد مُردنم بابات باهامه

ای جانم ای جانم رقیه‌...

بهت اسیرم رقیه
تو فقط اراده کن برات بمیرم رقیه
خدا می‌دونه از اول
روزیِ سالمو از نگات می‌گیرم رقیه
بهت اسیرم رقیه، برات بمیرم رقیه

اسم رقیه افضل الأذکاره
حتی اباالفضل بهش گرفتاره
راه میره وقتی مقابل بابا
میگه: چقدر ارث از فاطمه داره

غمخوارِ زینب و علمدارِ زینب
تو شام و کوفه شده یارِ زینب
مثل عباسه به‌پا کرد حماسه
هیبتو ببین مثل وقار زینب

نظرات