جلوه ی حیدر

جلوه ی حیدر

[ امیر برومند ]
قله‌ی غیرت، تویی اوج تجلی احساس 
جلوه‌ی حیدر، توی معرکه حضرت عباس 
هرکس اومد روبه‌روی قمر 
افتاده زمین بدون سر 
تو چشماش نمیشه نگاه کرد 
وقتی که غضب کنه قمر
تو شمشیر نمی‌خوای، فقط یک نگاه کن 
یه طوفان به پا کن، حریفت می‌افته از پا 
تو شمشیر نمی‌خوای، تو حیدر نشونی 
رجز که بخونی قیامت میشه تو صحرا 
ابوفاضل عباس 
*****
لقمان زانو زد به ادب در خونه‌ی عباس
رقیه دیده آسمون رو، رو شونه‌ی عباس
این زلزله است یا نعره‌ی یلی 
عباسه یا مرتضی علی
رو در روش کسی اگه بیاد
نابود میشه بی‌معطلی
تو جوشن نمیخوای، تو سینه سپر کن
بعد دشمن نظر کن، می‌لرزه ستون لشکر
تو جوشن نمیخوای، خودت ذوالفقاری
حریفی نداری، تو کراری مثل حیدر 
ابوفاضل عباس 
*****
غوغا شد صفین، این ابوفاضله که رسیده 
مالک ترسیده تا غضب رو تو چشم تو دیده
قاسم پرور، جلوه‌ی قمری
کابوس سی هزار نفری
شاگرد پهلوون جمل
الگوی علی اکبری
تو لشکر نمیخوای، خودت لشکری تو
یورش می‌بری تو، کار دشمنت فرار
تو لشکر نمیخوای، علی اکبرت هست
راه دشمنو بست، شاگردت حریف نداره
ابوفاضل عباس

نظرات