الا به قربون وفات وقت وفاتم چشم به راهت

الا به قربون وفات وقت وفاتم چشم به راهت

[ محمدرضا میرزاخانی ]
الا به قربون وفات، وقت وفاتم چشم به راهت
خیلی دلم تنگه برات لنگه براتم به نگاهت

جونم بنده جونت، بابا آی قربونت
این اسم محزونت، (رقیّه، رقیّه، رقیّه)۴

علی اکبر خیلی می‌خوادت
من هر جا دختر بچّه دیدم ذوقشو کردم افتادم یادت

وعده داده بودم به دلم می‌آم پیشت واسه میلادت
نشد دیگه ولی هستم یادت

اللّهم الرزقنا مرقد رقیّه  
حال خوش اباالفضل، حالم بده رقیّه

گورت اگه دمشقه آخر ببین از عشقت
جون می‌دم یه روز توو روضه‌ی سیّده رقیّه

(یا رقیّه، یا رقیّه، یا رقیّه)۴

الا به قربون وفات، وقت وفاتم چشم به راهت
خیلی دلم تنگه برات لنگه براتم به نگاهت

جونم بنده جونت، بابا آی قربونت
این اسم محزونت، (رقیّه، رقیّه، رقیّه)۴

علی اکبر خیلی می‌خوادت
من هر جا دختر بچّه دیدم ذوقش و کردم افتادم یادت

وعده داده بودم به دلم می‌آم پیشت واسه میلادت
نشد دیگه ولی هستم یادت

اللّهم الرزقنا مرقد رقیّه  
حال خوش اباالفضل، حالم بده رقیّه

گورت اگه دمشقه آخر ببین از عشقت
جون می‌دم یه روز تو روضه‌ی سیّده رقیّه

(یا رقیّه، یا رقیّه، یا رقیّه)۴

نظرات